خسته ام از بی رحمی دنیا

که هر چه می بارد، می بارد بر سر ما

خسته ام از دستهای سیری ناپذیر

که زحمت و دردش می بارد بر سرما

نمی دونم باید ماند یا باید رفت

نه پای رفتن مانده نه جای ماندن